.....

یک روز صبح پستچی یک نامه سفارشی اورد که به اسم من بود،

واز من خواست که دفتر رسیدو امضاء کنم .از دیدن نامه کلی بهت زده

شدم چون نامه لاک ومهر شده بود واز طرف دفتر مخصوص شهبانو بود.

 نامه رو گرفتم و نگران منتظر اومدن پدرم شدم .

به اداره مادرم تلفن کردم وبهش اطلاع دادم. گفت نامه رو باز نکن تا پدرت

بیاد. پدرم که اومد نامه رو دادم وگفتم صبح رسیده .پدرم گفت پس چرا

بازش نکردی، نامه به اسم توه .گفتم ، چون لاک ومهر شده خواهش میکنم

شما بازش کنید وببیند در باره چیه .

پدرم نامه رو باز کرد وبرام خوند .از من خواسته شده بود در امتحان ورودی

دفتر شهبانو که روز جمعه هفته بعد در دانشگاه تهران برگذار میشد ، شرکت

کنم ویک کارت ورود به جلسه امتحان هم به اسم من داخل نامه بود .

در نامه نوشته شده بود به دلیل سوابق خوب تحصیلی وحسن اخلاق ،

من جزوه یکی از انتخاب شدگان این امتحان ورودی هستم ، که در

صورت قبولی در امتحان ، پس از گذروندن دوره اموزشی مخصوص در

دفتر مربوطه استخدام میشم .

هرچند اول از دریافت نامه خیلی نگران شدم ، ولی وقتی موضوع رو فهمیدم

ته قلبم خوشحال شدم از اینکه شاید اجازه کار کردن رو پدرم به من بده.

 

 

تا بعد

 

نظرات 5 + ارسال نظر
مصطفی سه‌شنبه 29 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 01:35 ق.ظ http://mostafa-sh.blogsky.com

سلام
ولاگ قشنگی داری خدا قوت

علی سه‌شنبه 29 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 01:59 ق.ظ http://barakat.blogsky.com/

سلام

بعد از ماجرای جراحی گوش تون که ناقص موند جریان فرزین هم ناقص موند... (اگر این ماجراها در همان جایی که شما تا آنجا نوشتید متوقفندبهتر بود اشاره ای می کردید)

کار کردن چقدر برای شما مهمه!!!!!!!

پیمان جوزی سه‌شنبه 29 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 05:02 ب.ظ http://jozidrv.blogspot.com

پالینا جان
یک چیزی را من احساس می کنم و نمی فهمم

باران چهارشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 10:40 ق.ظ

خوبه کارت هم که جور داره می شه!!!

هیلدا پنج‌شنبه 31 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 12:56 ق.ظ http://www.hilda.co.sr

ایشلا موفق میشی عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد